شال و کلاه کن آسمون خیسه

چترتو وا کن گریه بارونه

حال و هوای برگ ریزون چشمامو

پاییز هم نمیدونه…

پروانه ها وقتی که میسوختن

تقدیرتو دوختن به تقدیرم

هروقت دلت می گیره می سوزم

هروقت دلت می سوزه می میرم

خیلی دلم گیره خیلی گرفتارم

دوست داشتنت خوبه ، خیلی دوست دارم

محبوب من چشمات به من میگن

روز جدایی خیلی نزدیکه

میری نمیدونی که دور از تو

دنیام چقدر غمگین و تاریکه

دنیای من تاریک و غمگینه

بار جدایی خیلی سنگینه

هرکس که از حالم خبر داره

از شونه هام این بارو برداره

خیلی دلم گیره خیلی گرفتارم

دوست داشتنت خوبه ، خیلی دوست دارم 

اونيکه واسه من همه دنياست توهستي

توهستي آه تو هستي

اومدي وآروم توي دلم نشستي

توهستي آه توهستي

واسه ي ديدنت هميشه اشک ميريزم

عزيزم آه عزيزم

هستي ام عشق من

اي همه فکر من

باتو خوشبختم اي هستي ام عشق من

اونيکه همه شب واسه چشات ميخونه

منم من آه منم من

با نگات ، باچشات ببين شده ديوونه

منم من آه منم من

واسه ي ديدنت هميشه اشک ميريزم

عزيزم آه عزيزم

هستي ام عشق من

اي همه فکرمن

با تو خوشبختم اي هستي ام عشق من

به من نگاه کن ، واسه ی یه لحظه
نگات به صد تا ، آسمون می ارزه
من از خدامه ، بکشم نازتو
تا بشنوم یک ، لحظه آوازتو
من از خدامه ، من از خدامه
من از خدامه ، بمونی کنارم
من که به جز تو ، کسی و ندارم
من از خدامه ، که نباشه دوری
فقط دلم می خواد بگی چجوری
من از خدامه ، که یه روز دعامون
بره تو آسمون پیش خدامون
به عشق اونکه بعد اون همه درد
خدای ما نگاهی هم به ما کرد